پس از مدتی خاموشی به دلیل مشغله، توجه شما را به این گفته تامل بر انگیز از رابرت گیلاردسون جلب می کنم:
کتاب خواندن و مطالعه کردن، بهتر است موجب شود که
تصمیمات هوشمندانه تری بگیریم
در غیر این صورت
آسیبی جز اتلاف عمر و
ضعیف کردن چشم ها به بار ندارد.
البته فکر می کنم منظور ایشان کتاب های غیر داستانی است که به هدف یادگیری خوانده می شود. فکر می کنم در نظر داشتن این مطلب در هنگام مطالعه و به کل یادگیری (اگر بخواهم این گفته را کمی تعمیم بدهم به مجراهای در دسترس به جز کتاب) اثربخشی بیشتری داشته باشد. و به خصوص برای کتاب خواندن در این که چه بخوانیم و چگونه بخوانیم و چرا بخوانیم ارزش بیشتری خلق کند.
یعنی به نوعی وقتی کتابی را خواندیم و زمین گذاشتیم نسبت به” منِ پیش از آن کتاب را دست گرفته” تفاوت محسوسی پیدا کرده باشیم و قطعات و لوازم کوچک و بزرگی وارد جعبه ابزار تصمیم گیریمان شده باشد که در بحبوحه های سرگشتگی ها بتواند پیچ مشکلات را باز کند.
باشد که این نوشته بابی شود برای پیوسته تر نوشتنم از این به بعد، هر چند کوتاه.