این عکس تقریبا مربوط به ۳ ماه پیش است (یک هفته قبل از نوروز) که مرغان مهاجر دارند به سمت شمال پرواز می کنند تا تابستان را در مناطق شمالی بگذرانند.
چیزی که برای من جالب بود این که در حالی که آب خلیج فنلاند هنوز کاملا یخش وا نرفته است، این پرنده ها از این Window of Opportunity استفاده می کنند تا هم گلویی تازه کنند و هم تنی به آب بزنند و نفسی چاق کنند. بر طبق شنیده ها ظاهرا شکار این پرندگان مهاجر ممنوع است، خودم تجربه اش را کرده ام که دسته ای به ناگهان در اطراف چمن دانشگاه فرود آمده اند و کسی هم کاری به کارشان نداشته است. یاد فیلم پرندگان هیچکاک به خیر.
چیز دیگری که در ذهنم تداعی شد مطلب جالبی بود که خیلی وقت پیش جایی خوانده بودم. در جایی آب دریاچه ای یخ زده بود و دسته ای گنجشک تشنه بودند، برای این که بتوانند یخ نازک دریاچه را که شکستنش برای این جانداران کوچک سخت است بشکنند، با همکاری هم بخش مشخصی از یخ را هدف قرار داده بودند و به نوبت بدنشان را به آن بخش می رساندند تا گرمای بدنشان، دلِ سردِ یخ را گرم و نرم کند. فکر کنید برای یک گنجشک کار سختی است اما اگر پنجاه تا گنجشک به نوبت این کار را بکنند هم به آن ها فشار نمی آید و هم این که بعد از چند تلاش فردی می توانند یخ را بشکنند.
آدم های زیادی را می شناسم که بر خلاف آن گنجشک ها تک به تک تلاش می کنند تا یخ مشکلاتشان را بشکنند و شربت موفقیتی که زیر آن هست را بنوشند در حالی که می توانستند با کمک هم این سختی را آسان کنند. معدودی از آن هایی هم که یخشان را شکسته اند راه و رسمش را به بقیه یاد می دهند.